نام: علیرضا
نام خانوادگی: سرایلو
نام پدر: محمد صادق
محل تولد:مینودشت
تاریخ تولد: 1336/10/06
وضعیت تاهل: مجرد
عضویت: سپاه پاسداران
شهادت در عملیات: رمضان
محل شهادت: شلمچه
تاریخ شهادت:1361/04/30
زندگی نامه سردار شهید علیرضا سرایلو
در دی ماه 1336 در مینودشت در خانواده ای روحانی، ساده و مذهبی متولد گردید. او تحصیلات خود را تا پایان دوره دبیرستان ادامه داد.
دوران انقلاب بسیار فعال بود. او در تظاهرات قیطریه و 17 شهریور نیز شرکت داشت. بعد از انقلاب عضو رسمی سپاه شد.
به امام (ره) عشق می ورزید و انقلاب اسلامی را سرمشقی برای کشورهای در بند طاقوت می دانست.
اوقات فراقت اش را با خواندن قرآن، مطالعه ی کتب تفسیر و عبادت معبود خویش سپری می کرد. از همان اوایل جنگ عاشق رفتن به جبهه بود. او دو بار به جبهه اعزام شد، ابتدا کردستان و بوکان و سپس به جبهه ی جنوب رفت.
در تیرماه 1361 در شلمچه، منطقه ی عملیاتی رمضان مفقودالاثر گردید. حدودأ 22 سال به عنوان مفقودالاثر بود که بعد از آن بنیاد شهید او را مفقود الجسد اعلام کرد.
بسم الله الرحمن الرحیم
خدا را شکر که در دنیا مرا کامیاب نمود و یکی از پیروان مذهب تشیع قرار داد.
خدا را شکر که به عنوان سرباز اسلام در رکاب ناجی قرن، امام خمینی عزیز واقع شدم.
شهید رمضانعلی قره سوفلو
سیره شهید مصطفی سرایلو
شهید مصطفی سرایلو فرزند غلامرضا به تاریخ چهارم خرداد سال 1330 در شهرستان مینودشت به دنیا آمد. دوراه ابتدایی را در دبستان نظام الملک مینودشت تا مقطع ششم ابتدایی سپری کرد و به دلیل علاقه ای که به کارهای فنی داشت ، درس را نیمه تمام رها کرد و به حرفه مکانیکی خودرو روی آورد.
شهید سرایلو فردی بسیار مهربان بودند و برای دوستان و آشنایان احترام خاصی قائل بودند. این علاقه و احترام همواره متقابل بود و همه اقوام و آشنایان نیز به ایشان مهر می ورزیدند و برایشان احترام قائل بودند.
قرآن را به صورت مرتب می خواندند و بچه های فامیل و دوستان را دور هم جمع کرده و مکتب خانه ای دایر کرده بودند که در آنجا به بچه ها قرآن را می آموختند.
خدمت سربازی را در تیپ هوابرد شیراز سپری کردند و پس از بازگشت از خدمت با موافقت خانواده و انتخاب خود با دختر داییشان ازدواج کردند و حاصل این ازدواج 3 دختر به نام های زهرا، زهره و سارا می باشد.
عشق به امام خمینی (ره) همواره در قلب ایشان وجود داشت و خالصانه و با تمام وجود به امام خمینی (ره) عشق می ورزیدند، به طوری که در روز بازگشت امام به ایران در تاریخ دوازدهم بهمن 1358 در درگیری که عده ای ضد انقلاب در شهر گنبدکاووس به پا کرده بودند با اصابت گلوله به شکم مجروح شدند و به دلیل شدت جراحت همان روز ایشان را به هواپیما به تهران منتقل کردند اما یک روز پس از انتقال ایشان به بیمارستان پارس تهران در تاریخ سیزدهم فروردین سال 1358جام نوشین شهادت را نوشیدند و پیکر مطهرشان در گلزار شهدای شهرستان مینودشت به خاک سپرده شد.
برگی از وصیت نامه شهید
نوید شاهد گلستان؛ شهید ایوب سرایلو/ يکم مرداد 1350 ،در شهرستان مينودشت به دنيا آمد. پدرش عيسي ، شاگرد بنا بود و مادرش بدرالنسا نام داشت. دانش آموز سوم راهنمايي بود. از سوي بسيج در جبهه حضور يافت .بيست وسوم مهر 1367 ، درمريوان توسط گروه هاي ضدانقلاب بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسيد. مزار او در گلزار شهداي زادگاهش قرار دارد.
فرازهایی از وصیت نامه شهید ایوب سرایلو
«إِنَّ الَّذينَ قالوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ استَقاموا»
«برتر از هر کار ارزشمندی باز کار با ارزشی است»
فقط کشته شدن در راه خداست که برتر از آن چیزی نیست.رسول اکرم(ص).
اینجانب ایوب سرایلو که وصیت خود را می نویسم ولی کوچک تر از آنی هستم که بتوانم به شما سفارشی یا وصیتی بکنم.
از امت اسلامی می خواهم که تنها تحت پوشش رهبری باشند که در حال حاضر جز امام خمینی شخص دیگری نمی توانند باشد.
ای جوانان، پیروان، پدران و مادران شما برای اسلام قیام کردید و انقلاب خدائی بود و هنوز هم خدائی است. بشکند آن قلمها و بیاناتی که بخواهد اسلام و مسلمین را تضعیف کند. شما ای برادرانی که در یک دست مسلسل و در دست دیگرتان قرآن است در هر زمان تنها سخنان ولایت فقیه را در نظر داشته باشید و بر توطئه گران زمان خود بشورید و مهلت توطئه ندهید.
برادران سپاه و ارتش و بسیج و کمیته و دیگر نیروهای مسلح شماها برادران یکدیگرید و در یک جبهه حق علیه باطل می جنگید. همگی به ریسمان الهی چنگ زنید و متفرق نشوید. در قرآن کریم آمده است؛ «و اعتصموا بحبل الله جمیعاً و لا تفرّقوا»
پس ای برادران متفرق نشوید که دشمن در کمین است. کتاب شما قرآن، مکتب تان اسلام و رهبرتان خمینی عظیم الشان است.
اللهم تقبّل منّا هذا القربان / خدایا بپذیر کشته ما را
خداوندا تو جسم و جان و روح و روانم را آفریدی و من اینک آن را در طبق اخلاص تقدیم درگاهت می کنم. از درگاه مقدست می خواهم که مرا ببخشی و ثانیاً این هدیه ناقابل مرا بپذیری.
من عزیزتر از آن چیزی نداشتم که در راهت نثار کنم. خداوندا! با این خونهای شهدا اسلام را گسترش و نیرومند گردان. پدر جان؛ مبادا! در شهادتم ناراحت یا پشیمان شوید. این راهی بود که می بایستی من و امثال من بروید.
مادرم؛ مبادا قطره اشک بخاطر اینکه مرا از دست داده ای بریزی، زیرا من امانتی بودم در نزد شما و نمی بایست در امانت خیانت می کردید.
به برادرام و برادرانم؛ سفارش می کنم که به دنبال علمی نروند که آمریکا و روس و دیگر کشورهای به اصطلاح مترقی از آنان بهره برداری می کنند. امیدوارم که در زندگی و کلیه امور خوشبخت و کامیاب باشید.
به تمام قوم و خویشان، دوستان و آشنایان سفارش می کنم که در هر کاری که می خواهند انجام دهند، حرفی که می خواهند بیان کنند خدا را در نظر داشته باشند و هر چیز را با ترازوی حقیقت بسنجید.
«وَلَاتَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فِی سبیلِ اللّهِ أَمواتاً بَلْ أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ یرزقونَ»
«ومپندارید ان کسانی راکه کشته شده اند در راه خدا مرده اند، بلکه زنده اندونزد پروردگارشان روزی می خورند»
پروردگارا؛ من هیچ راهی را بهتر و برتر از این راه پرافتخار پیدا نکردم که به مسلمانان و مسلمین خدمت کنم و حال از این کار خود خوشحالم. وقتی بنا باشد که انسان از دنیا برود پس چه بهتر که شهید بشود.
تمام هدف ما مکتب ما است/ امام خمینی/ التماس دعا والسلام/
برادر کوچک شما ایوب سرایلو/ هشت مهر 1365
منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره هنری، اسناد و انتشارات استان گلستان
نوید شاهد گلستان:
شهید ابوالفضل سرایلو فرزند عباس در اوایل تابستان در چهردهمین روز مرداد ماه سال در شهرستان زیبا و سرسبز مینودشت در استان گلستان چشم به جهان گشود . او در خانواده ای کاملا مذهبی و متدین و دوست دار اهل بیت عصمت و طهارت (ع) در جوار پدر و مادری مهربان و دلسوز با سن خود را سپری می نمود .
از همان زمان کودکی با کمک پدر بزرگوار خویش با کلام وحی آشنایی یافت و در واقع از همان آغاز کودکی با قرآن و خواسته های آن آشنا شد . ایشان پس از پا نهادن به سن هفت سالگی در سال 1354 وارد دبستان شدند و دوران ابتدایی خود را در شهرستان مینودشت با نمرات عالی و رضایت والدین و مدرسه به اتمام رساندند . در بحبوحه انقلاب همراه برادر خود در راه اندازی تظاهرات ها و پخش و توزیع اعلامیه های امام خمینی (ره) مقش فعال و مهمی داشت.
با ورود به دوره راهنمایی که مصادف با شروع جنگ تحمیلی بود ،چون از لحاظ جسمی رشد خوبی داشت حضور در کلاس جنگ را واجب تر از حضور در مدرسه دانست ، بنابر این در سن شانزده سالگی برای اولین بار از طرف کمیته انقلاب اسلامی به جبهه اعزام شد .
شهید ابوالفضل سرایلو در دوران جنگ 3 دفعه به جبهه اعزام شدند که جمعا حدودا شش ماه طول کشید .در خصوص اخلاقیات شهید می توان به ساده زیستی و عدم تعلق به مادیات اشاره کرد . او به تجملات دنیوی علاقه ای نداشت و حتی خانواده و دوستان خود را نیز توصیه می کرد که از تجمل پرستی و مادی گرایی دست بردارند وتوجه خود را به معنویت و اعمال معنوی ، عبادی معطوف دارند . او قلبی مهربان و دلسوز داشت . اهمیت دادن به صله رحم و همچنین امانتداری و وفای بعهد از دیگر خصوصیات اخلاقی شهید سرایلو بود.
از فعالیت های مهم عبادی و معنوی شهید می توان به تلاوت قرآن و راز و نیاز شبانه او اشاره نمود . او سعی می کرد که نماز را همیشه اول وقت بخواند و خضوع و خشوع هنگام نماز را هیچوقت فراموش نمی کرد. شرکت در دعای کمیل و توسل و ندبه از دیگر فعالیت های عبادی وی بود . شب زنده داری ها ، گریه و طلب بخشش از پروردگار از اعمال معنوی شهید بود . او با داشتن روحیه ی بالا ی معنوی برای خانواده و دوستان الگو و سرمشق بود. بارزترین فعالیتهای هنری و فرهنگی شهید ابوالفضل سرایلو در خصوص فرهنگ جبهه و جنگ بود .
او در تصاویر و نقاشی های خود توجه زیادی به موضوع داشت ، مثلا در نقاشی های خود به آفرینش صحنه جبهه و جنگ ، سنگر و بسیجیان و یا عروج شهدا می پرداخت . و همچنین در ترسیم اماکن متبرکه بخصوص مرقد سید الشهدا خیلی دقت داشت که نشانگر افکار والای مذهبی شهید ابوالفضل سرایلو می باشد.سرانجام ایشان در سن هجده سالگی در عملیات کربلای یک در ارتفاعات مهران در تاریخ 29/4/1365 به درجه رفیع شهادت نائل گردید و پیکر پاک و مطهرش در گلزار شهدای مینودشت به خاک سپرده شد .
وصیتنامه شهید سرایلو
با سلام و درود به رهبر كبير انقلاب اسلامى امام خمينى
و با درود و سلام و سلام بر شهدا راه حق بخصوص شهيدان جنگ تحميلى.
شهادت آرزوى من است.
خدايا به تو پناه مى برم از اينكه مرا روزى و آنى و به يك چشم بهم زدن به خودم وامگذارى.
پرودگارا از اينكه نتوانستم بيش از بيش در راهت خدمت كنم و از اينكه نتوانستم در راهت آنچنان كه فرمودى خدمت كنم شرمسارم .
خدايا رهبر ما رهبرى كه شمع فرزوان اين مملكت است شمعى كه به هزاران كس نور مى هد و شمعى كه ما را درشب تاريك هدايت مى كند او را براى ما و براى ادامه راه پيامبرت تا انقلاب حضرت مهدى محافظت بفرما
بارالها از اينكه توانستم از اين راه به اسلام و مسلمين خدمت كنم خوشحالم و اميدوارم اگر خونم در راهت بزمين گرم صحراى گرم كربلا ريخته شد مرا با شهداى كربلا حسين (ع) محشور كنى واميدوارم خدمت را نسبت به اسلام و مسلمين پذيرا باشى.
هدف و انگيزه من از رفتن به جبهه يارى خداوند و يارى ياران حسين و پيامبر است زيرا جبهه دانشگاه است و حسين آموزگار.
خدمت پدر و مادر و خواهران و برادران مهربانم سلام پس از تقديم عرض سلام سلامتى شما را از درگاه خداوند متعال خواهانم.
پدرگراميم زحمات زيادى براى من كشيدى تا بتوانم در اين برهه از زمان به جبهه بروم و از اينكه برايم محبت ميكردى سپاسگزارم .
مادرم وقت آن است كه رسالت زينب وار خويش را بروز دهى و خوشحال باشى كه من در راه هدف مقدس گام برداشته.
از برادرانم مى خواهم كه پس از من هيچگاه اسلحه را زمين نگذارند تا نابودى دشمنان اسلام و ايران از پا ننشينيد.
اى پدر عزيزم اميدوارم كه بعد از شهادت من براى اين همه گستاخى كه د رعمر كوتاه خود در مقابل شما مرتكب شده ام مرا حلال كنيد و ببخشيد و هيچگاه براى از دست دادن من غصه يا افسوس نخوريد كه شهادت آرزوى هر مسلمان است.
با سلام بر تو اى مادرمهربانم اى كسي كه شب هاى تاريك مرا در دامن مى گذارى و نوازش مى كردى نكند كه براى من گريه كنى. نمى دانم چگونه بگويم كه مى دانم هيچوقت برايت فرزند خوبى كه مى خواستى نبودم اميدوارم كه بتوانم درآن دنيا در پيش خدا برايتان فرزندخوبى باشم و بتوانم جواب مهر و محبت شما را بدهم.
اما تو اى خواهرم اميدوارم كه بعد از من راهم را زينب وار ادامه دهى .
و اما اى مادرجان پدر و خواهر و برادرانم اگر من شيهد شدم كه افتخارى است خيلى بزرگ هم براى شما و هم براى من به هيچ وجه ناراحت نباشيد حتى گريه نكيند چون همه ما در معرض امتحان خداوند قرار گرفته ايم و من هيچگونه آرزويى ندارم و در حال حاضر تنها آرزويم شركت درجبهه و شهادت در راه الله است و بعد از پيروزى اسلام بر كفر.
اى مردم مسلمان و انقلابى واى خواهران و برادران عزيز و اى پدران و مادران عزيز شايد اكنون باور نكنيد ولى من اكنون زنده و از اين دنياى پست دور با نشاطى غير توصيف در پناه خدا بسر مى برم و من اكنون در وصيت به عملى كه خود درست از عهده آن بر نيامدم شما را توصيه مى كنم و آن تقوا است ، تقوا پيشه كنيد كه در اسلام تقوا مطرح است و تقوا را نصب العين خود قراردهيد.
و مى خواهم كه همواره پشت سر امام حركت كرده و تا پيروزى كامل اسلام دست از مبارزه عليه كفر و نفاق بر ندارند.
آرزويم اين است كه در راه مكتبم كشته شوم و اميدوارم خونى كه از من ريخته ميشود در راه اسلام و مكتب و پيروزى مستضعفان جهان باشد. هميشه بعد از نماز دعا به جان امام را فراموش نكنيد.
منبع : معاونت فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید گلستان/ پرونده فرهنگی شهدا