همسر شهید
حجت الاسلام والمسلمین
سید علی احمدیان زاده
روزنامه خراسان 21 شهریور 1395
زندگی نامه شهید منا
حجت الاسلام والمسلمین
سید علی احمدیان زاده
پدر شهید نازنینم « سید علی احمدیان زاده » در تاریخ 15 فروردین 1338 درمشهد مقدس در یک خانواده ی روحانی و انقلابی متولد شد.
ایشان فرزند اول خانواده و پدر ,مادر و پدر بزرگ های ایشان از سلاله پاک حضرت زهرا سلام الله علیها می باشند.
معظم له بعد از اتمام دروس دبستان ، با انگیزه ی والایی که داشت به دروس حوزه ی علمیه مشغول گردید. او همراه با دروس حوزه ی علمیه ، تحصیلات غیر حوزوی خود را نیز ادامه می داد و با توجه به اهداف بزرگی که در سر داشت به فراگیری زبا ن های خارجی از همان ابتدای نوجوانی پرداخت.
البته در شرایطی که آن زمان بعضی از بزرگواران دینی یادگیری زبان خارجی را برای طلاب و روحانیون ، بنا به بعضی از مسایل حرام می دانستند و متأسفانه جو نامناسبی وجود داشت ولی ایشان که مقلد امام خمینی رحمة الله علیه بود ، در کانون انجمن ایران ، امریکا به یادگیری زبان پرداخت. در 18 سالگی دیپلم گرفت و از انجمن زبان ایران و امریکا فارغ التحصيل شد و در سال 1364 وارد دانشگاه گردید و بعد از چهار سال لیسانس ادبیات فارسی را از دانشگاه شیراز اخذ نمود.
ایشان موفق به اخذ فوق لیسانس ادبیات عرب ، از دانشگاه تهران گردید. وی در سال 1375 برای زندگی و ادامه ی تحصیل در حوزه علمیه و کامل کردن دروس خارج حوزه ، در شهر قم ساکن گردید. او مسلط به زبان عربی بود و نیز با زبان های انگلیسی و فرانسه آشنایی زیادی داشت.
معظم له در سن 19 سالگی ازدواج کرد و پس از آن و به مدد همسر وارد مرحله جدیدی از فعالیت های اجتماعی و مسؤولیت های سیاسی گردید.
در سن 22 سالگی به خرم آباد هجرت کرد و هشت ماه رییس عقیدتی سیاسی آن شهر بود. سپس به استان فارس منتقل شد و به مدت هفت سال (1361-1367) در سمت رییس کل عقیدتی سیاسی استان فارس مشغول به خدمت گردید.
سال های (1366 -1367) رییس دفتر امام جمعه شهر شیراز و نماینده ی ولی فقیه در استان فارس « جناب آیت الله حایری شیرازی » بود و به مدت 3 سال استادی دانشگاه ادبیات شیراز و دانشگاه های نیریز و کازرون را به عهده داشت.
تا سال 1370 ایشان در شیراز سکونت داشت و بعد از آن به شهر مشهد هجرت نمود و سال 1375 به مدت دو سال و نیم با خانواده به کشور سوریه نقل مکان نمود.
در مدت اقامت اش در کشور سوریه ، در دفتر آیت الله خامنه ای و آیت الله سیستانی به تدریس دروس خارج فقه و اصول حوزه علمیه و به امر تبلیغ مشغول بود.
بعد از بازگشت از کشور سوریه تا زمان شهادتشان در مشهد اقامت گزید و به تحقیق و تبلیغ ( به عنوان مبلغ زباندان )در ایران و سایر کشورها مشغول گردید.
سفرهای خارجه ی معظم له: زیارتی: عربستان دو شهر مکه و مدینه ، عتبات عالیات دو کشور عراق و سوریه و غیر زیارتی: امارات ، چین ، روسیه (مسکو) ، مالزی ، بحرین ، ترکیه ، عمان ، بلغارستان و ... بوده است.
ایشان دارای پنج فرزند دختر و یک پسر هستند. البته دختر سوم ایشان در هشت ماه پس از زندگی این دنیا را ترک گفت. انتخاب مسیر زندگی ما همیشه در سایه ی ارشادات و راهنمایی های دلسوزانه ی ایشان و مادر گرامیمان بوده است و در تمام انتخاب های زندگیمان ما از ارشادهای حکیمانه و دلسوزانه ی ایشان کمال بهره و سعادت را برده ایم.
ایشان آرزویشان این بود که مانند مادرشان حضرت زهرا (سلام الله علیها ) غریبانه از دنیا بروند و غریبانه دفن گردند البته شاید خودشان از خداوند شهادت را طلب می کردند و ما نمی دانستیم...
ایشان می گفتند من این همه سال به مکه و مدینه رفتم ( اولین حج واجبشان در سال 1366 بوده.) ولی نتوانستم قبر مادرم حضرت زهرا سلام الله علیها را پیدا کنم... . دلم می خواهد مثل مادرم حضرت زهرا سلام الله علیها باشم....
شاید رمز نحوه ی شهادتشان هم همین باشد که مانند جدشان امام حسین( ع ) که سال های سال در عزایشان گریستند و مداحی و روضه خوانی کردند ، لب تشنه در آن گرمای جانسوز با آن وضع دلسوزانه به شهادت برسند و مانند امیرالمؤمنین علی ( ع ) که تا سال ها قبرشان از شیعیانشان مخفی بود ,داغ 49 روز چشم انتظاری بر چشمان اشکبار ما ماند و ما نمی دانستیم در کجای این دنیای خاکی در کدامین خاک پدرمان آرمیده است.
نازنین پدرم در غربت کامل مانند مادرشان حضرت زهرا به خاک سپرده شدند حتی من نمی دانم آیا کسی بود که به ایشان تلقین دهد...آیا کسی بود که برایش سوره ی تبارک ، یس و واقعه بخواند....
فقط یک قطعه خاکی با یک سنگ پنچ ضلعی که هزاران کیلومتر از ما دور است نصیب ما از آن شهید بزرگوار شد...
هنیئا لک یا ابتا...